خردسال، در کنار مادرش هویت پیدا می‌کند

1403-02-03
اشتراک گذاری

به گزارش مهرک و به نقل از ایبنا، آمنه صادقی شهمیرزادی نویسنده کتاب «شما قورقوری منو ندیدین؟» را از دریچه نگاه قورقوری و از جانب خودش اینگونه معرفی کرد: بچه قورقوری تازه پاهایش درآمده و دنیای خشکی برایش جذابیت دارد. از برکه بیرون می‌آید و می‌خواهد دنیا را حتی اگر مانند تونلی تنگ و تاریک باشد بشناسد. یعنی این تونل به کجا می‌رسد؟ قورقوری بالاتر می‌رود؛ چرا توی این تونل هوا می‌آید؟ این صدای باد از کجاست؟ این صداها چیست؟ این تکان‌های شدید از چیست؟ خدای من، دارم می‌افتم! شاید سوسمار باشد! مامان می‌گفت: «سوسمارها عاشق بچه‌قورباغه‌ها هستند.» مامان کجایی؟ من می‌ترسم….

او در ادامه گفت: قورقوری سفت به دیواره تونل می‌چسبد تا نیفتد. کمی خودش را بالاتر می‌کشد. از وحشت نفسش بند می‌آید. تکان‌ها کم‌تر می‌شود و صداها بیشتر. صداهای قارقار، کواک کواک، جیک جیک. هیچ‌کدام از این صداها برایش آشنا نیست. فقط یک صداست که آن را می‌شناسد و با آن احساس امنیت می‌کند و آن، صدای مامان‌قورباغه است.

این نویسنده درخصوص درون‌مایه داستان «شما قورقوری منو ندیدین؟» توضیح داد: در این داستان با دو مسئله مواجه هستیم. اینکه خرطوم بچه‌فیل می‌خارد و کلافه‌اش کرده و دوستان بچه‌فیل می‌خواهند به او کمک کنند؛ اما کاری از پیش نمی‌برند و دیگری اینکه بچه خانم‌قورباغه هم گم شده است. آخر همگی نزدیک خرطوم بچه‌فیل می‌آیند و می‌گویند هر که هستی، هر چه هستی بیا بیرون؛ اما قورقوری به هیچ‌کدام از صداها پاسخ نمی‌دهد به‌جز صدای مادرش.

آمنه صادقی شهمیرزادی در جواب این سوال که «آیا این کتاب به غیر از پرورش روحیه دوستی و همکاری، پرورش قوه تخیل و خلاقیت و پرورش مهارت حل مسئله، پیام دیگری هم برای مخاطبان کتاب دارد؟» بیان کرد: در این داستان اهمیت و اطمینانی که مادر برای بچه و دنیای او دارد نشان داده می‌شود. جهان و دنیا چیزی مبهم و ناشناخته برای خردسالان است. صداها و موجودات دیگر باعث ترس و آشفتگی آن‌ها می‌شوند. تنها حضور و وجود اطمینان‌بخش مادر است که جهان را برای خردسالان جایی امن، صمیمی و خوشایند می‌کند و شرایط را طوری فراهم می‌کند که خردسال در کنار این منبع آرامش، دنیا را بشناسد و با آن آشنا شود و زیروبم و خوب و بدش را بشناسد و به آن اطمینان کند.

او در پایان گفت: این داستان خردسالی، وابستگی و ضرورت نیاز او به مادر را به مخاطبان کتاب نشان می‌دهد؛ اینکه خردسال در کنار مادرش هویت پیدا می‌کند.

«فیتیله از خواب بیدار شد.
خرطومش را محکم تکان‌تکان داد و گفت:
می‌خاره! می‌خاره!
یک چیز کوچولو توی خرطوم فیتیله یواش‌یواش بالا رفت؛
محکم خودش را نگه داشت که نیفتد.
فیتیله قلقلکش شد و یک فوت محکم کرد؛
یک عطسه‌ی بزرگ.
بعد خرطومش را محکم تکان داد و گفت:
خیلی می‌خاره!»

کتاب «شما قورقوری منو ندیدین؟» به قلم آمنه صادقی شهمیرزادی با تصویرگری فاطمه زمانه‌رو از سوی انتشارات مهرک (واحد کودک و نوجوان سوره مهر) به بهای ۸۵ هزارتومان به تازگی روانه بازار نشر کودک و نوجوان شده است.

اشتراک گذاری

ثبت نظر

نظرات

اولین نفری باش که نظرش منتشر میشه

مطالب مرتبط

ورود / ثبت نام
لطفا شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد