وقتی داستان‌های قدیمی به زبان بچه‌های امروز بازمی‌گردند

1404-04-30
اشتراک گذاری
محمود پوروهاب، نویسنده کتاب «قصّه‌های به‌دردبخور» گفت: کار بسیار دشواری است که یک داستان قدیمی را بازنویسی کنید؛ اما به عهده نویسنده است که چگونه و با چه زبانی و چه نگاهی به‌ویژه نگاه تازه، مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی را دوباره بنویسد تا کودک، نوجوان یا حتی جوان معاصر از آن لذت ببرد.
به گزارش مهرک و به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «قصّه‌های به‌دردبخور» که گزیده‌ای از بهترین قصّه‌های ایرانی است، از آثار جدید محمود پوروهاب، شاعر و نویسنده مطرح ادبیات کودک و نوجوان کشور محسوب می‌شود. این نویسنده در کتاب جدید خود به‌سراغ ادبیات کهن ایران‌زمین رفته و قصّه‌هایی از آن را انتخاب کرده و با توجه به معیارهای خود و اصول داستان‌نویسی و نگاهی تازه، اثری دیگر برای نوجوانان تألیف کرده است.
«قصّه‌های به‌دردبخور» از نشر مهرک می‌تواند دری باشد به‌سوی ادبیات کهن؛ آن‌طور که با مطالعه‌اش، مخاطب به خواندن مطالب بیشتری از ادبیات کهن ایران علاقه‌مند شود و بخواهد کل بوستان سعدی یا آثار عطار نیشابوری را بخواند.به بهانه انتشار این کتاب با محمود پوروهاب گفت‌وگویی داشته‌ایم و از مخاطب امروز، دغدغه‌اش، نیازهایش و آثاری که باید برای او تولید شود صحبت کرده‌ایم و راه و رسم نوشتن در حوزه ادبیات کهن را هم جویا شده‌ایم که می‌توانید این مطلب را در ادامه بخوانید:
در روزگار امروز که نسل جدید درگیر دنیای دیجیتال و فناوری است، مطالعه و شناخت ادبیات کهن ایرانی چه اهمیتی می‌تواند برای آن‌ها داشته باشد؟ به‌طور خاص، چگونه می‌توانیم ارزش‌های اخلاقی موجود در داستان‌های «گلستان» و «بوستان» سعدی را برای کودکان امروز مفید بدانیم؟ یا مثلا شناخت شخصیت‌ها و سرگذشت‌های موجود در «شاهنامه» چگونه می‌تواند به تقویت هویت ملی کودکان و نوجوانان کمک کند؟ این موضوع به‌ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، بیش از پیش مطرح است.
پوروهاب: به‌طور کلی، وقتی شما از «شاهنامه» صحبت می‌کنید، از حافظه تاریخی سخن می‌گویید. ما یک حافظه تاریخی باستانی داریم که آثار بزرگی چون «شاهنامه» اثر فردوسی آن را برای ما به ارمغان آورده است.
همین که ما می‌دانیم رستم کیست و گردآفرید چه کسی است و چه کارهایی انجام داده‌اند، این اطلاعات به‌طور طبیعی در ذهن همه ما ایرانیان از دوران کودکی تا بزرگ‌سالی وجود دارد و نقش عظیمی ایفا می‌کند.اگر ما تمامی ارزش‌های «شاهنامه» را کنار بگذاریم، باید بگوییم که این اثر یک اثر بسیار وطن‌دوستانه است. «شاهنامه» به ما یادآوری می‌کند که باید سرزمین خود را دوست داشته باشیم و حتی جان خود را برای آن فدا کنیم. در این زمینه، شعر معروف «چو ایران نباشد تن من مباد» بیانگر این حس وطن‌دوستی است. به‌طور کلی، جنبه حماسی و وطن‌دوستی، جان‌مایه «شاهنامه» را تشکیل می‌دهد.به یاد دارم که در یکی از کتاب‌های زنده‌یاد اسلامی ندوشن خواندم که ایشان مثالی آورده بودند. یک ایرانی از یک دانشمند مصری پرسید که چرا وقتی به مصر نگاه می‌کنیم، دیگر اثری از آثار قدیمی و آداب و رسوم آن‌ها نیست و حتی زبان‌شان نیز تغییر کرده و عربی شده است؛ اما ما ایرانیان هنوز هم رسم و رسوم قدیمی و باستانی خود را حفظ کرده‌ایم و زبان خود را نیز نگه داشته‌ایم؟ پاسخ دانشمند مصری این بود که دلیل این امر وجود «شاهنامه» در فرهنگ شماست. بنابراین، اهمیت «شاهنامه» را باید در این زمینه مشاهده کنیم.
سؤال دوم به نقش ادبیات در مخاطبان مربوط می‌شود. به‌هرحال، ما باید روی این موضوع کار کنیم؛ چه در قالب داستان باشد، چه شعر یا سینما. هم‌اکنون صداوسیمای ما فیلم‌هایی مانند «مختار» و «امام علی» می‌سازد که بسیار خوب هستند؛ اما این آثار به تاریخ ما نمی‌پردازند. ما تاریخ غنی و پرباری داریم؛ همین فردوسی که ما از او یاد می‌کنیم، پر از داستان‌ها و حکایت‌های ارزشمند است. متأسفانه، نتوانسته‌ایم وطن‌دوستی را در کودکان و مخاطبان خود به‌خوبی تقویت کنیم. سینما و فیلم‌های باکیفیت در این زمینه بسیار مهم هستند.از سوی دیگر، ادبیات ما نیز آثار فراوانی دارد. برخی از کشورهای اروپایی اسطوره‌هایی را که ما داریم، ندارند. داستان‌های ما، تاریخ و قدمت چندین هزارساله ایران به‌عنوان یک امپراتوری، در آن‌ها وجود ندارد. آن‌ها آرزو دارند که چنین اسطوره‌ها و داستان‌هایی داشته باشند؛ بنابراین به خلق اسطوره‌های مصنوعی و خیالی در فیلم‌ها و کتاب‌های خود می‌پردازند. ما باید همین داستان‌های خود را به‌خوبی معرفی کنیم.علاوه‌بر داستان‌های اسطوره‌ای و حماسی، ما دارای داستان‌های اخلاقی نیز هستیم. اصول اخلاقی در طول زمان تغییر نمی‌کند؛ مصداق‌های آن ممکن است متفاوت باشد، اما همواره راست‌گویی خوب و دروغ‌گویی بد، بخشندگی خوب و جوانمردی ستودنی است. نوع‌دوستی و وطن‌دوستی نیز همواره ارزشمند بوده و در سراسر تاریخ وجود داشته‌اند. اگر از خوش‌اخلاقی و خوش‌زبانی بپرسید، شاید امروز این ویژگی‌ها تأثیر بیشتری نسبت به گذشته داشته باشند؛ زیرا انسان معاصر باید با افراد بیشتری ارتباط برقرار کند. بنابراین لازم است بداند که چگونه با مخاطبان و افرادی که با آن‌ها برخورد دارد، رفتار کند.
این تفاوت‌ها وجود دارند؛ اما این موضوع به عهده نویسنده است که چگونه و با چه زبانی و چه نگاهی به‌ویژه نگاه تازه، این مفاهیم را دوباره بنویسد تا کودک، نوجوان یا حتی جوان معاصر از آن لذت ببرد. کارکرد زبان بسیار مهم است. یک نویسنده باید تکنیکال و اهل فن باشد و بداند که چگونه از این آثار و متون کهن استفاده کند تا آن‌ها را بازآفرینی کرده و حیات دوباره‌ای به آن‌ها ببخشد، به‌گونه‌ای که برای جامعه و زندگی امروز مفید باشند. باید موضوعاتی را انتخاب کند که مردم امروز نیز با آن‌ها سروکار دارند.
مهم‌ترین اصول یا تکنیک‌هایی که برای بازآفرینی یا بازنویسی در ادبیات کهن داریم، چیست؟ چگونه می‌توانیم این داستان‌ها را طوری ارائه دهیم که هم برای کودک و نوجوان قابل فهم و جذاب باشند و هم اصالت و پیام اصلی خود را حفظ کنند؟
پوروهاب: ما عناصر داستانی خاصی داریم. همان‌طور که شما می‌خواهید یک داستان رئالیستی یا تاریخی بنویسید یا حتی یک داستان اجتماعی یا فانتزی، باید از این عناصر استفاده کنید؛ اما برای داستان‌های کهن یا تاریخی، لازم است که مطالعه کرده باشید و زمان و مکان آن‌ها را نیز در نظر بگیرید.از همان تکنیک‌هایی که یک داستان‌نویس در داستان‌های رئالیستی یا فانتزی به کار می‌برد، می‌توان در اینجا نیز استفاده کرد. ممکن است شما قصه‌ای کهن را بخوانید که ساختار خطی دارد؛ یعنی از یک نقطه آغاز شده و به نقطه‌ای دیگر پایان می‌یابد، مشابه افسانه‌های قدیمی. شما می‌توانید این ساختار را تغییر دهید و به‌طور ناگهانی از وسط داستان شروع کنید و سپس فلش‌بکی به گذشته بزنید و دوباره به حال و آینده برگردید. این‌ها همه تکنیک‌هایی هستند که می‌توان به کار گرفت.
در دیالوگ‌ها نیز باید توجه داشت که شما با کودکان و نوجوانان امروز صحبت می‌کنید؛ ربنابراین، کارکرد زبان و انتخاب واژه‌ها بسیار مهم است. باید با زبان امروزی با آن‌ها ارتباط برقرار کنید یا اگر از زبان قدیمی استفاده می‌کنید، باید جذابیت خاصی داشته باشد. نمی‌توانید امروز با زبانی که مثلاً ۷۰۰ سال پیش رایج بوده، صحبت کنید. به‌هرحال، زبان به مرور زمان تغییر می‌کند و با پیشرفت‌های اجتماعی، فرهنگی و صنعتی، دگردیسی‌هایی در آن ایجاد می‌شود. در کشور ما، دست‌کم می‌توان گفت که هر ۱۵ سال یک بار، تغییراتی در زبان رخ می‌دهد.بنابراین، شما نمی‌توانید به ۷۰۰ سال پیش بازگردید و همان زبان را به کار ببرید. ممکن است خواننده متوجه نشود. گاهی در برخی کتاب‌ها یا فیلم‌ها، ممکن است با کلماتی مواجه شوید که حالت کهنگی دارند و نویسنده می‌خواهد نشان دهد که در آن زمان چگونه صحبت می‌کردند. مثلاً اگر بگوید «من سخن خواهم کرد»، این چندان مشکل‌ساز نیست و مخاطب متوجه می‌شود؛ اما اگر از واژه‌ای مانند «ژاژ» استفاده کند، ممکن است مخاطب دچار سردرگمی شود و بخواهد بداند معنای آن چیست.درنتیجه کار بسیار دشواری است که یک داستان قدیمی را بازنویسی کنید. ابتدا باید بررسی کنید که آیا موضوع آن به‌درد جامعه امروز می‌خورد یا خیر. اگر موضوع جذابیتی داشته باشد، باید ببینید چقدر می‌توانید روی آن کار کنید تا جذابیت بیشتری پیدا کند. من بارها این کار را انجام داده‌ام؛ مثلاً یک داستان کوتاه را به ۲۰ یا ۳۰ صفحه گسترش داده‌ام. چرا؟ زیرا افراد فرعی را اضافه کرده‌ام، دیالوگ‌ها را گسترش داده و شخصیت‌سازی کرده‌ام.
شخصیت‌سازی و فضاسازی‌هایی که یک نویسنده انجام می‌دهد نیز بسیار مهم است. مثلاً اگر شخصیت‌ها در بیابانی در حال عبور هستند، شما باید این بیابان را توصیف کنید و تعاملات میان شخصیت‌ها را به تصویر بکشید. این گفت‌وگوها و اتفاقات را باید به‌شکلی عمیق‌تر بیان کنید تا داستان را غنی‌تر کنید، بدون آنکه خط سیر اصلی داستان تغییر کند.درواقع، نکته اخلاقی که در قصه‌های سعدی، سنایی یا عطار وجود دارد، باید با زبانی نوین به خواننده منتقل شود، بدون آنکه از مضمون اصلی عدول کنید. همه این عناصر باید به‌خوبی باهم ترکیب شوند. این کار یک یا دو مورد نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت. اگر شما می‌خواهید کاری کهن بنویسید، باید همه این مسائل را در نظر بگیرید.
در کتاب «قصه‌های به‌دردبخور»، داستان‌های مختلفی داریم. شما چه معیارهایی برای انتخاب این داستان‌ها داشته‌اید؟
پوروهاب: وقتی من قصه‌ها را انتخاب کردم، ابتدا باید بگویم که واقعاً آن‌ها را دوست داشتم. یکی از دلایل دوستی من با این داستان‌ها این بود که می‌توانستند پیام‌های امروزی نیز داشته باشند؛ یعنی به‌درد مخاطبان امروزی بخورند، زیرا این داستان‌ها عمدتاً اخلاقی هستند و آموزش‌هایی را ارائه می‌دهند. همچنین باید نکته‌ای واقعی در آن‌ها وجود داشته باشد؛ چراکه برخی از قصه‌ها ممکن است به‌درد جامعه ما نخورند. علاوه‌بر این، جذابیت نیز اهمیت دارد؛ یعنی کنش‌ها و واکنش‌هایی که در آن‌ها وجود دارد، باید برای بچه‌ها مفید باشد، اما همان‌طور که عرض کردم، داستان‌نویس با فضاسازی و شخصیت‌پردازی‌هایی که انجام می‌دهد، کمی متفاوت از اصل قصه عمل می‌کند. بنابراین انتخاب من براساس این است که قصه‌هایی را انتخاب کنم که به‌درد مخاطب امروزی بخورد و پیوندی با زندگی امروز داشته باشد. همچنین، گاهی مقداری طنز نیز در آن‌ها وجود داشته باشد و مضمون خوبی داشته باشند. البته من برخی از این قصه‌ها را کمی تغییر داده‌ام؛ به این معنا که نه اینکه اصل آن قصه زیر سؤال برود، بلکه چیزهایی به آن اضافه کرده‌ام که به زعم من می‌تواند جذاب‌تر باشد.
گفتید یکی از ملاک‌های شما برای انتخاب قصه‌ها این بود که خودتان آن‌ها را دوست داشتید. این نکته چه اهمیتی دارد در نوشتن؟
پوروهاب: قصه‌ای که آدم دوست دارد، مانند شعر است. شما امروز دوست دارید درباره یک موضوع خاص بشنوید: مثلاً درباره مادر. حالا ممکن است مدام در جست‌وجوی شعرهای خوب درباره مادر باشید. قصه هم همین‌طور است. شما داستانی را می‌خوانید و می‌بینید که مضمونش بسیار زیباست و نکته‌ای دارد که برای مخاطبان امروز مفید و جالب است؛ در صورتی که شاید خودِ نویسنده اصلاً این نگاه را نداشته است.سپس آن نگاه و نکته را به ذهن خود می‌آورید. من معمولاً این کار را می‌کنم؛ یعنی آن را در ذهنم می‌پرورانم. نه اینکه هم‌زمان بنویسم؛ بلکه خیلی فکر می‌کنم. شاید درباره هر قصه‌ای یک شبانه‌روز یا چند ساعت فکر کنم تا با زاویه‌دید خاصی برسم. مثلا اینکه از کجا شروع کنم؟ امکان دارد نوشته باشد: «یک پیرمردی از یک بیابانی رد می‌شد و چه اتفاقی افتاده بود.»حالا بعضی از شماها ممکن است فکر کنید که از کجا باید شروع کنید. در ذهن‌تان مدام فکر می‌کنید و انواع زاویه‌های دید را مجسم می‌کنید؛ مانند کوهنوردی که می‌خواهد از یک کوه بالا برود و باید تصمیم بگیرد از کدام طرف بالا برود تا هم تازگی داشته باشد و هم جذابیت ایجاد کند. من معمولاً همه این‌ها را در ذهنم می‌سازم و سپس روی کاغذ می‌آورم؛ نه اینکه یک‌باره از اول روی کاغذ بیاورم و بعد فکر کنم. عادت من این‌گونه است؛ شاید نویسنده‌های دیگر روش‌های متفاوتی داشته باشند.
شما نویسنده‌ای هستید که با ادبیات کهن ایران‌زمین کار کرده‌اید. از تجربه شخصی‌تان برایمان بگویید. خودتان کدام‌یک از شخصیت‌ها، نویسندگان یا بخشی از ادبیات کهن را بیشتر دوست داشته‌اید و برایتان درس یا الهام خاصی داشته و همیشه آن را به‌طور خاص به یاد دارید؟
پوروهاب: همه خوب هستند. مثلا درس‌های بسیاری از «کلیله و دمنه» گرفته‌ام؛ اما بسیاری از این‌ها نکات بسیار برجسته‌ای دارند. در همین کتاب خودم داستانی هست که مربوط به مرغ ماهی‌خوار است. این مرغ، ماهی‌ها را فریب می‌دهد و می‌خواهد از برکه‌ای به برکه دیگر برود تا هر یک از آن‌ها را بخورد. خرچنگ در این داستان جمله‌ای زیبا می‌گوید: «زندگی آدم پس از مرگ دشمنش، حتی اگر یک روز باشد، بسیار است.» چقدر زیبا و دلنشین سخن می‌گوید! او در آن‌موقع می‌گوید: «زندگی آدم پس از مرگ دشمنش، حتی اگر یک روز باشد، آن یک روز هم برای آدم زیاد است.». این‌ها همه مضامین جالب و عمیقی دارند یا مثلاً من در این کتاب نوشتم که فردی در مکانی به نام «فروشگاه دروغ» قرار دارد که داستانی بسیار امروزی و به‌دردبخور است.خوشبختانه ما آثار زیادی از گذشتگان داریم. نه صرفا بگوییم همه آثار دور هستند، بلکه حتی در آثار جدید مانند «امثال و حکم‌» نیز این ویژگی‌ها را مشاهده می‌کنید. ما آن‌قدر آثار قوی و پرباری داریم که هنوز کار نشده‌اند. واقعاً کار نشده و این‌ها احتیاج به بررسی و پردازش دارند. خودم از جمله کسانی هستم که بیشترین کار را در زمینه قصه‌های کهن انجام داده‌ام. شاید بگویم که ۲۱ جلد فقط برای یک ناشر نوشته‌ام و برای چندین ناشر نیز کار کرده‌ام. البته شما به من گفتید بیشتر تحت‌تأثیر کدام کتاب بوده‌ام؛ با اینکه انتخاب یک کتاب برایم دشوار است باید بگویم: «بوستان» سعدی.
«بوستان» سعدی واقعاً یک چیز دیگر است. البته «بوستان» شعر است؛ اما من «گلستان» او را نیز که هم شعر و هم داستان است مهم می‌دانم؛ اما «بوستان» سعدی واقعاً شگفت‌انگیز است. شاعرانگی او و نگاه تازه‌اش و اینکه گاهی‌وقت‌ها به چیزهای معمولی و دم‌دستی با زاویه‌دید خاصی نگریسته است، واقعاً جالب است. من بیشترین تأثیر را از «بوستان» سعدی گرفته‌ام. من هیچ کتابی را در حد «بوستان» و به‌طور کلی آثار سعدی نمی‌بینم و به نظرم همه‌چیز در آثار سعدی عالی است.

محصول مرتبط

اشتراک گذاری

ثبت نظر

نظرات

اولین نفری باش که نظرش منتشر میشه

مطالب مرتبط

ورود / ثبت نام
لطفا شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد