به گزارش مهرک به نقل از خبرگزاری ایبنا، «قصه نیکان» مجموعهای است جذاب برای کودکان و نوجوانان که در انتشارات مهرک (سوره مهر کودک و نوجوان) به چاپ رسیده است. این مجموعه شامل روایتهایی است داستانی از زندگی امامان و پیامبران. هر کتاب به بیان زندگی یکی از این بزرگواران پرداخته است. یکی از این کتابها «چراغ نیایش» است که روایتی داستانی از زندگی علی بن حسین (ع) مشهور به امام سجاد (ع) است.
هجری، زندگی امام سجاد (ع) را در قالب داستانی متفاوت و در عین حال تاثیرگذار نوشته است. او در این کتاب با دیدی که خارج از ساختار ضابطهای و تحمیلی است، به مخاطب قدرت اختیار و تفکر میدهد. نویسنده کوشیده تا با نگاه غیرکلیشهای که کودکان و نوجوانان در آموزش و پرورش با آن مواجه هستند، روایتی متفاوت بیان کند. با هجری درباره این کتاب و لزوم آشنایی بچهها با زندگی ائمه اطهار (ع) حرف زده و این را پرسیدیم که خواندن روایت زندگی امامان و پیامبران چه تاثیری بر نسل جدید میگذارد. او معتقد است آن چه در فضای عمومی آموزش و پرورش رخ داده، موجب شده که نسلهای جدیدتر خود را با یک نوع ساختار دستوری و آییننامهای مواجه ببینند که در آن اختیار و شوق درونی بیمعناست. این آسیب بیش از همه حوزهی ادبیات داستانی را متاثر کرده است، به ویژه آثاری که مضامین دینی و آیینی دارند. با این حال اگر مجال نقد این گونه آثار را برای مخاطبان بهویژه در مدارس فراهم کنیم، جذابیت بیشتری برای آنها پیدا میکند و مخاطبان از احساس تحمیلی بودن چنین مفاهیمی فاصله میگیرند. در ادامه میخوانید:
برای نوشتن «چراغ نیایش» چقدر وقت صرف کردید؟ به سراغ چه منابع یا اشخاصی رفتید و برای رسیدن به این روایت چه مراحلی را طی کردید؟ منظورم رسیدن از مرحله پژوهش تا ارتباط درونی با موضوع است..
روند پژوهشی که در مورد تاریخ اسلام از جمله زندگی امامان شیعی دنبال کردهام، بلندمدت بوده و متکی بر منابع متعدد بوده است؛ چراکه متکی شدن به منبع محدود این آسیب را دارد که تابع یک دیدگاه خاص شویم. بهویژه مسائل و موضوعاتی که به زمانهای بسیار دور بازمیگردد و مرز میان واقعیتهای تاریخی و روایتهای اسطورهای مخدوش میشود. برای پژوهش در مورد شخصیتهای تاریخی به طور همزمان باید به سه محور توجه داشت:
_عملکرد تاریخی افراد و شخصیتها
_سخنان یا احادیثی که از آنها به جا مانده است
_نگاه دیگران به زندگی این شخصیتها که به صورت روایت ارائه میشوند
در میان این سه محور، عملکرد این شخصیتها اهمیت بیشتری دارد، چرا که سخنان و روایتها به طور مستمر در معرض تحریف بودهاند و تشخیص سره از ناسره را بسیار دشوار میکند. ولی زمانی که عملکرد تاریخی یک شخصیت معیار قرار میگیرد، به اتکای آن میتوان استنباط کرد که کدام حدیث یا روایت بیان کنندهی زندگی و روشهای عملی اوست و کدام یک دروغپردازی و جعلی هستند. البته یک معیار دیگر هم هست که امام صادق به آن اشاره میکند که در ارزیابی تاریخ اسلام به ویژه زندگی امامان شیعی به کار میآید. نقل میکنند که از ایشان میپرسند: «گاهی از قول شما سخنان ضد و نقیضی نقل میکنند، به کدام یک از آنها اعتماد کنیم؟ ایشان میگوید نقل قولهای ما را به قرآن عرضه کنید، اگر با آن مطابقت کرد، آن را بپذیرید، در غیر این صورت آن را به دیوار بزنید یا به عبارتی دیگر مورد بیاعتنتایی قرار دهید..»
در صورت استمرار در انتشار کتابهایی مانند اثر شما این متنها تا چه اندازه میتوانند بر مخاطبان اثر بگذارند و نگاهشان را به سبک زندگی عمیقتر کنند و سبک زندگیشان را تغییر دهد؟
پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است؛ چراکه ما در دوران گذار به سر میبریم و نسلهای جدیدتر با چالشهای بزرگی روبهرو هستند. از سویی با فضای مدرنیته مواجهاند که معیارهای متفاوتی را ارائه میدهد. و از سوی دیگر با تجربههای دهههای پس از انقلاب دست و پنجه نرم میکنند که آکنده از افتوخیز است و معنای واحدی را از مفاهیم دینی در ذهن مخاطبان تداعی نمیکند. افراط و تفریطها و مواجههی عرصههای عمومی با زندگی خصوصی مخاطبان موجب شده که نسلهای جدیدتر دچار فقدان آن عطشی باشند که نسلهای پیش از انقلاب نسبت به آموزههای دینی داشتند. و شاید بیش از هرچیز یک نوع احساس اجبار و تحمیل است که میتواند به علت برخوردهای ناپخته در ذهن مخاطبان نقش ببندد و آنان را از مفاهیم دینی و زیست اخلاقی گریزان کند.
در این میان آن چه در فضای عمومی آموزش و پرورش رخ داده، موجب شده که نسلهای جدیدتر خود را با یک نوع ساختار دستوری و آییننامهای مواجه ببینند که در آن اختیار و شوق درونی بیمعناست. این آسیب بیش از همه حوزهی ادبیات داستانی را متاثر کرده، به ویژه آثاری که مضامین دینی و آیینی دارند. به گونهای که مخاطب با دیدن چنین آثاری این احساس را پیدا میکند که گویا با همان رویکردهای جاری در آموزش و پرورش مواجهاند که بدون توجه به لذت مخاطب، فقط در صدد تحمیل کردن مفاهیم مورد نظر است. بنابراین به طور طبیعی مخاطبان این گونه آثار در شرایط کنونی محدود است و به نسبت سایر گونههای ادبی کمتر مورد استقبال قرار میگیرد. با این حال اگر مجال نقد این گونه آثار را برای مخاطبان به ویژه در مدارس فراهم کنیم، جذابیت بیشتری برای آنها پیدا میکند و مخاطبان از احساس تحمیلی بودن چنین مفاهیمی فاصله میگیرند.
از نگاه شما چه ویژگی از «امام سجاد (ع)» برجستهتر است؟
اگر بخواهم به خاطرات شخصی مراجعه کنم، دو محور، زندگی ایشان را برای من به عنوان مخاطب جذاب کرده است. نخست این که امام سجاد (ع) تنها مرد بازمانده از واقعهی کربلاست که البته با تلخی بسیار همراه است، و همینطور روند بعدی زندگی ایشان است که در یکی از پرآشوبترین دورههای تاریخ صدر اسلام است؛ چراکه در دوران زندگی ایشان قیامهای متعددی اتفاق میافتد که البته همه سرکوب میشوند. در این دوره که همه درگیر جنگ قدرتاند، امام سجاد به خلق متون و مفاهیمی میپردازد که تصویر دیگری از انسان ارائه میدهد. این متون و مفاهیم که بعدها تحت عنوان صحیفهی سجادیه جمعآوری شد، به توصیف و ترسیم حقوقی میپردازد که در یک جامعه تعریف میشود و انسانها را نسبت به یکدیگر متعهد میکند. در آن شرایط که همه خود را عین حقیقت فرض میکردند و دیگران را باطل میدانستند، رویهی ایشان تفاوت بسیاری را به نمایش میگذارد و حقوق متقابل را به ما یادآوری میکند. از خانواده گرفته تا جامعه و حکومت؛ و حتی این حقوق متقابل را به عرصهی رابطهی انسان با خداوند نیز گسترش میدهد.
کیفیت کتابهای نوجوان در حیطهی داستانها و زندگینامه امامان و پیامبران چطور است؟ آیا به نظر شما نوجوانان از این کتابها استقبال میکنند؟
تلاشهای بسیاری در طول این سالها از طرف نویسندگان و پژوهشگران صورت گرفته که قابل انکار نیست و نمیتوان منکر ارزشهای آن شد. ولی زمانی که پای یک نوشتار یا متن به میان میآید، فقط این نویسنده نیست که نگاه و گرایشهایش را بر کاغذ جاری میکند، بلکه پای مخاطب هوشمندی نیز در میان است که تابع محض دیدگاههای نویسنده نمیشود. از این رو نوشتن چنین کتابهایی بیش از هر چیز نیازمند به مخاطبشناسی است؛ و همانطور که پیشتر عرض کردم، مخاطب کنونی با چالشهای بسیاری مواجه است که او را از مخاطبان سنتی متمایز میکند. به عبارت دیگر نویسنده باید زبان مخاطب کنونی را درک کند تا بتواند برای او متن جذابی را خلق کند..
آیا با نگارش این کتاب توانستید شناخت کامل و دقیقتر از امام سجاد (ع) به نوجوانان ارائه دهید؟ منظورم از شناخت کامل یعنی نزدیک به واقعیت بودن است.
تلاش من این بوده که توصیفم از زندگی امام سجاد (ع) به واقعیت تاریخی نزدیک باشد و از روایتهای اسطورهای فاصله بگیرد. ولی این که چنین روشی تا چه اندازه برای مخاطبان مفید بوده، نیازمند تحلیل منتقدان و بازخورد نگاه مخاطبان است. و تا این بازخوردها نباشند، نمیتوان از کارآمدی متن مطمئن شد. متاسفانه بسیاری از آثار پس از انتشار رها میشوند و ناشر درصدد معرفی آن به مخاطبان و منتقدان برنمیآید. کتاب «چراع نیایش» هم از این آسیب مستثنا نبوده است. امیدوارم در روند بعدی این شیوهها اصلاح شوند تا چنین کتابهایی به فراموشی سپرده نشوند..
نقش پدران و مادران در جهان ادبیات کودک و نوجوان چیست؟
کودکان و نوجوانان تا حدود زیادی تابع مناسبات زندگی بزرگسالان هستند و به همین خاطر بسیاری از وقایعی که برای آنها رقم میخورد، مطابق با آرزوها و خواستههای آنها نیست، بلکه اجباری از سوی بزرگسالان است، از محیط خانواده گرفته تا مدرسه و جامعه؛ از این رو تصور میکنم بهترین آرزو آن است که نگاه بزرگسالان ما به جهان ادبیات تغییر کند تا جایگاه درخور و شایستهای برای آن تدارک ببینند. چرا که تا زمانی که اولویت با متون درسی است و جهان ادبیات در حاشیه قرار داده میشود، نمیتوان انتظار داشت شاهد تحولات چشمگیری در این عرصه باشیم.
مطالب مرتبط
1403-09-05
1403-07-21
1403-07-17
1403-07-09
ثبت نظر
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.